محل تبلیغات شما

تماشاخانه های فاقد نمایش ایرانی
با ظهور قابل توجه سالن های خصوصی در پایتخت و فعالیت گروه های تاتری اعم از دانشجویی ،آزاد و حرفه ای همچنان شاهد تاترغیر ایرانی و وارداتی از آنسوی مرزها هستیم . اگرچه این روزها حال همه تاتری ها و اهالی صحنه نسبت به سالهای گذشته بهتراست و سالن های بسیار پایتخت موجب گردیده که کمتر درصف انتظار شب های اجرا پشت درهای بسته بمانند و حتی موفق به دریافت مکانی برای اجرای عموم نشوند اما چند نکته این روزها بیشتر از پیش مشهود است و آن اینکه به گمان می رسد ایران فاقد گونه ای از نمایش ایرانیست که البته به ندرت شاهد اجرای نمایش های سنتی وانگشت شماری از سالن های شهر هستیم .
چند سوال پیوسته ذهن هر یک از اهالی تاتر را مشغول می نماید
1. آیا ایران فاقد گونه های خاص نمایش ایرانیست
2. آیا این گونه های خاص فراموش شده اند یا کارآمدی قابل ملاحظه ای برای بروز رسانی محتوا و تکنیک نمایشی را ندارد
3. آیا مسئولین دغدغه اجراهای نمایش ایرانی را دارند؟
4. آیا بامرور آثار مکتوب و بجامانده هنوز نمی توان گونه ای را به نمایش ابرانی نسبت داد و از تکنیک های اجرایی آن با محتوای امروزی بهرمند شد
و شاید صدها آیا دیگری که این روزها بدون جواب مانده است اگرچه همه ی دست اندرکاران هنر نمایش داعیه هنر ایرانی را دارند و حداقل اینکه با گارد مناسبی درمورد این گونه های متروک مانده بارها به زبان اقرار داشته اما در عمل حتی حاضر به حمایت مادی و معنوی نیستند
برخی نیز گمان می برند چون از زندگی روزمره مردان و ن ایرانی داستانی را برای صحنه داراماتیزه کرده اند مشغول فعالیت نمایش ایرانی هستند زیرا به زبان فارسی تکلم می کنند و آدم های نمایش شان ایرانی هستند
آنچه درحال حاضر مورد فراموشی اهل هنر شده است را می توان افسانه ها،روایات ،حکایات ،اسطوره ها و از منابع ارزشمند ادبی و کهن این مرز بوم دانست .
و آنچه که موجب پرسش دیگری در این گونه های نمایشی ست مواردیست که باید به آن توجه نمود :
چرا نمایش های ایرانی کمتر مورد اقبال عمومی قرار می گیرند
چرا نمایش های ایرانی فاقد مضامین ادبی دراماتیزه شده ایست که در ارتباط با مخاطب موفق نمی باشد
چرا محتوای نمایش های ایرانی بیشتر درقالب ها و گونه های تکنیکی نمایش غربی ارائه می گردد
چرا نمایش های روحوضی،تعزیه ،سیاه بازی،معرکه ،پهلوانی و مارگیری وطی یک قرن گذشته دچار تحول و رشد محتوایی و تکنیکی نشده اند
آیا منابع ادبی کهن فاقد این توانایی و ارزش است که هنرمند ایرانی پس از یکصد سال هنوز نتوانسته است به این منابع بعنوان دغدغه های محتوایی و تکنیکی بنگرد
شاید در ذهن تک تک هنرمندان این مرز و بوم ذهنیت مهجوری منابع و کهنگی بیشتر متواتر گردیده تا خلق یک اثر نمایشی با توجه به منابع ادبی و باستانی ایران
و دقیق شدن در منابع ادبی کهن یونان باستان بخوبی می توان دریافت آنچه امروزه موجب رشد تکنیکی تاتر غرب شده است شناخت اساطیر و خدایان کهن است درحالیکه ما بسیار تشابه شخصیت های کهن و موضوعی با یونان باستان را داریم .
حتی می توان تراژدی معاصر غرب را متاثر از ادبیات کهن غرب دانست
با بررسی و آمار در اجرای بعضی از متون مطرح غرب شاید بیشتر بتوان به این مهم دست یافت که مرغ همسایه غاز است وقتی یک اثر غربی در این کشور بیش از ده ترجمه دارد و طی یک دهه بیش از ده مورد اجرا توسط هنرمندان مختلف و نام آشنا .درحالیکه بسیاری از داستان های کهن بعنوان ادبیات بجامانده از بزرگان ادب پارسی هنوز نتوانسته است یک متریال قابل ملاحظه برای درام نویسان ودر نهایت هنرمندان صحنه در کشور باشد
ارجاع به متون باز مانده از حکیم طوس،نظامی گنجوی ،مولانا ،عطار ودیگران شاید تنها راهگشای ثبت گونه های رایج دیروز این سرزمین و تاتری ملی برای فردای هنرمندان مان باشد
به امید خلق آثار ارزشمند ایرانی و زنده نگاهداشتن آیین های بومی و پاسداشتی دوچندان از فرهنگ وطنی ودر نهایت گسترش و صدور آن به تمامی ملل دنیا
به امید آن روز

فیلمنامه نشانی اش را نمیدانم

چاپ کتاب از ایده تا نگارش

نمایش نامه مضحکه تلخ

های ,نمایش ,ایرانی ,گونه ,کهن ,یک ,گونه های ,نمایش های ,این گونه ,منابع ادبی ,ها و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها